1. تولد عشق جان نزدیکه.و من مثل هر سال فقط دلم میخواد ی دل سیر بغلش کنم و به یاد بچگی هام،محکم بودنشو به مشام بکشم.بعضی چیزا تصورشم سخته.چیزایی مثل نبودنش.مثل نبودن محکم ترین شونه های مردونه ای که توی زندگیم دیدم یادمه ازبچگی هر وقت بابا میخواست بره مسافرت سعی میکردم منم برم.اصن تحمل نبودنش توی خونه خیلییی سختهاون چند روزی که بیمارستان بود یا حتی وقتی که رف کربلا،روانی شدم.وقتی مامان جون مرد بدجوری کمر بابا شکستو من اون لحظه فقط دلم میخواست پسر میبودم و ولی بابا کمر صاف کرد و مثل همیشه محکم بود.عشق تر از تو هیچ کجای این دنیا پیدا نمیشه باباجونم❤

 

2.متنفرم از اینکه وقتی با یکی میحرفم یهو حس کنم با دیوارم واون رفتهبی خبر آدما رو نکارید!اونا رو بودنتون حساب کردن

 

 3.نمیدونم چرا ولی واقعا دلم میخواس نتمو که روشن کردم ببینم دیگه آزاد شدیم:/

 

 4.جدیدا شدم پر از حرفای نگفته.خیلی دلم تنگ شده برای حرف زدن زیاد با ی سری رفیق بیانی.اما هی میترسم ی چی اون وسطا بگم که گند بخوره تو حالش و به غلط کردن بیفتم‍♀️

 

 ‌5.جدیدا به شدت عصبی و کم حوصله شدم:'(

 

6.و بازم ی استارت دوباره(:به امید موفقیت بیشتر((:

 

7. دلم میخواد حرف بزنم ولی اصن دلم نمیخواد برم بیرون و تو این سرما ذهنمو قلبمو بسپارم به ماه.میترسم دوباره سرما بخورم.کاش بدنم انقدر ضعیف نبود.

 

8.خیلی خوبه که میم هست(:یکی هست که از بیشتر گند کاریام خبر داره و همیشه کمکم میکنهآجی بزرگه عشقییی عشق

 

9.وووویییی که امروز مامان کلیییی سیب زمینیی سرخ کرده درست کرد برامون و آی عم خرکیف ولی خب شام ماهی داریم☹

 

10.نمیدونم چرا من و آجی کوچیکه انقدر کارد و پنیریم جدیدا هی صفات بد بهم میداد منم هی بهش میگفتم نمک دیگه دیدم عادت کرده به نمک و حرص نمیخوره میگمش شکر‍♀️

 

11.من شاید خوشبخت ترین نباشمولی خوشبختم(:و برای خوشبخت ترین شدن هنوز وقت دارم♡(: و همین کافیه

 

12.دلم آهنگ جدید میخواد:/کلافه شدم‍♀️

 

13. اخبار داشت راهپیمایی رو نشون میداد اولین چیزی که اومد تو ذهنم:این آدما رو از کجا آوردن دومین چیز:حتما اینا همونایی عن که اینترنتشون وصل شده‍♀️دیگه بقیشو نگم بهتره‍♀️

بابا میگه این وضع تا شب عید ادامه داره.یعنی همش به خاطر اون حجم از پولی که دولت کم آورده!

 

14.(شاید چیزی اضافه شد.)

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها